FERA-113 - وقتی به مادرم یک داروی آفرودیزیاک دادم... از دوست کلاسم یک معجون شایعه گرفتم وقتی یک معجون شایعه به او دادم، رفتارش را از دست داد و سپس دیوانه شد و به من حمله کرد یوری میازاوا
"مامان بس کن! آرام باش! من پسرم هستم!" پسرم از یوری، مادری که موفق بود، شگفت زده و گیج شد